سان آی جونمسان آی جونم، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره
توییتیتوییتی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

سان آی پرنسس کوچولوی مامان

دوچرخه سواری

درس و امتحان مجازی بالاخره تموم شد و تونستیم بریم تمرین دوچرخه سواری. روزی که از خوشحالی داشتیپر در می‌آوردی.۹ خرداد ۱۴۰۰ روز خوب و خاطره انگیزی برات شده بود چون تونسته بودی بدون کمک مادر دوچرخه سواری کنی قربون اون خوشحالیت برم که تونسته بودی تلاش کنی و طعم موفقیت رو بچشی از شوق توی پارک بودیم که با بابا تماس تصویری برقرار کردی و بهش گفتی میخوام سورپرایزت کنم و دوچرخه سواریت رو بهش نشون دادی بابای عزیزت هم خیلی خوشحال شد.بالاخره این روز برات روز خوبی شد. دخترکم امیدوارم تو همه مراحل زندگیت موفق باشی و پله های ترقی رو یکی پشت دیگری بالاو بالاتر بری جان مادر.طناب بازی رو هم امسال یاد گرفتی که برا اونم خیلی خوشحال بودی. ل...
21 خرداد 1400

تولد10سالگیم

تولدم نزدیک بود.استرس داشتم فکر میکردم همه تولد منو فراموش کردن.مامانم بهم می گفت که نگران نباشم همه یادشونه تولدت.شب شده بود من دوباره استرس داشتم مامانی گلم بهم گفت من مطمئنم که آن ها یادشونه. فردای اون روز تولدم بود. مامان و بابام گفتن که بریم بیرون وسایل بخریم .توی راه گوشی مامانم زنگ خورد مامانی گفت مامان جونه با تو کار داره.مامان جون بهم تولدم رو تبریک گفت و گفت کیک رو بدون ما نخوری ها مامانی بهم گفت دی دی بهت گفتم یاد شون نرفته .وقتی برگشتیم بابام بادکنک هاروفوت کردو خونمون رو باهم تزئین کردیم یکم دیگه مامان جون و باباجون و خاله و پسرخالم اومدن خونمون باهم تولدم رو جشن گرفتیم خیلی خوش گذشت ازشون ممنونم❤️❤️❤️
30 بهمن 1399

سپردن وبلاگ به دخترکم

روزی دیگر از بهمن ماه رسید و دخترکم پا به سن10 سالگی گذاشت وهر روز بزرگ و بزرگتر می شود.هر روزی که او بزرگ می شود من یه روز پیر می شوم. بانوی سپید زمستانی من تمام مادرانه های من تقدیم تو.درنگاهت تمام درختهای نارون دنیا نهفته است و صورتت مانند برف بهمن ماه سپید است.ای لحظه لحظه ی ضربان قلبم تولدت مبارک.مادر به فدایت خیلی دلت می خواد وبلاگت رو خودت ویرایش کنی منم نوشتن خاطراتت رو به خودت می سپارم.دیگر ده ساله شده ای وخودت می توانی وبلاگت رو بنویسی.موفق باشی دخترکم❤️❤️❤️
30 بهمن 1399

عیدامسال

عید داره کم کم از راه میرسه ولی ما همچنان توی خونه قرنطینه شدیم مدرسه ها تعطیل شدند  اصلا بوی بهار رو نمیشه احساس کرد خدایا کمکمون کن این بلا هم ازسرمون رد بشه به خاطر این بچه های معصوم سرزمینمون کمکمون کن
21 اسفند 1398